English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5352 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
control period U مدت زمان کنترل و بررسی اماد
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
just in time U روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
administrative wheeled vehicle fleet U کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
time U زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
times U زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
timed U زمان بین شروع و خاتمه عمل معمولاگ بین آدرس دهی محلی ازحافظه و دریافت داده
bureaucrasy U حکومت اداری تاسیسات اداری
bureaucracies U تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy U تاسیسات اداری حکومت اداری
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
workday U ایام کار اداری ساعات کار اداری
workdays U ایام کار اداری ساعات کار اداری
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
present U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
water supplies U اماد اب
bulk material U اماد یک جا
water supply U اماد اب
administerial U اداری
administrative U اداری
formal U اداری
executory U اداری
bureaucrat U اداری
bureaucrats U اداری
official U اداری
departmental U اداری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
condition code U کدوضعیت اماد
one day's supply U یک روز اماد
trains U بنه اماد
class i supplies U اماد طبقه 1
bulk material U اماد حجیم
armed U جنگ اماد
consigned inventory U اماد امانی
bulk supply U اماد عمده
trained U بنه اماد
assault supplies U اماد هجومی
mission load U اماد عملیاتی
air material U اماد هوایی
commodity command U فرماندهی اماد
bulk supply U اماد با کانتینر
materiel management U مدیریت اماد
class v supplies U اماد طبقه 5
class iv supplies U اماد طبقه 4
care of supplies U مراقبت اماد
care of supplies U نگهداری اماد
categories U انواع اماد
train U بنه اماد
air landed supply U اماد هوانشستی
depot supply U اماد امادگاهی
follow up U اماد بعدی
category U اقلام اماد
resupply U اماد مجدد
intransit stock U اماد سیال
essential supply U اماد حیاتی
essential supply U اماد ضروری
supply point U نقطه اماد
procurement U تامین اماد
reserve stock U اماد ذخیره
requisition line U خط درخواست اماد
follow up supply U اماد متعاقب
follow up supply U اماد بعدی
short supply U اماد کم یاب
stock U اماد ذخیره
stocked U اماد ذخیره
supply support U پشتیبانی اماد
supply sergeant U گروهبان اماد
supply route U مسیر اماد
gratuitous issue U اماد پیشکشی
supply route U اماد راه
supply control U کنترل اماد
stockage U ذخیره اماد
general supplies U اماد عمومی
class ii supplies U اماد طبقه 2
unit supply U اماد یکانی
development order U دستوربهبود اماد
critical item U اماد حساس
shop supply U اماد تعمیرگاهی
depot supply U اماد دپویی
level of supply U سطح اماد
administration building U ساختمان اداری
administration building U قسمت اداری
administrative flight U پرواز اداری
administrative budget U بودجه اداری
administrative capacity U فرفیت اداری
administrative channels U مجاری اداری
prefectoral U وابسته به اداری
prefecture U حوزه اداری
bureau U هیئت اداری
bureaus U هیئت اداری
red tape U فرمالیته اداری
office chair U صندلی اداری
official communications U مکاتبات اداری
officialism U سیستم اداری
administrative approval U موافقتنامه اداری
a white collar job U کار اداری
prefectorial U وابسته به اداری
administrative channels U طرق اداری
service element U عنصر اداری
administrative command U یکان اداری
administrative order U دستور اداری
administrative net U شبکه اداری
officially U از طریق اداری
office chair U مبل اداری
administrative law U قوانین اداری
unofficial U غیر اداری
administrative movement U حرکت اداری
administrative march U راهپیمایی اداری
officialdom U سیستم اداری
administrative publications U نشریات اداری
administrative services U خدمات اداری
paperwork U تشریفات اداری
administrative command U فرماندهی اداری
overhead gharges U هزینه اداری
administrative escort U ناو اداری
bureaucrat U مامور اداری
administratively U بطور اداری
bureaucrats U مامور اداری
administrative tribunal U دادگاه اداری
administrative flight U هواپیمای اداری
administrative services U قسمتهای اداری
administrative law U حقوق اداری
management expenses U مخارج اداری
office hours U ساعات اداری
office computer U کامپیوتر اداری
office building U ساختمان اداری
circular letter U بخشنامه اداری
malfeasance U خطای اداری
departmentally U ازلحاظ اداری
departmental intelligence U اطلاعات اداری
circular letter U نامه اداری
business hours U ساعت اداری
bureaucreat U گماشته اداری
office work U کار اداری
day of supply U تعداد روزهای اماد
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
ammunition point U نقطه اماد مهمات
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
antimateriel agent U عامل فساد اماد
logistical U مربوط به اماد یکانها
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
consumable supplies U اماد مصرف شدنی
development order U دستور ساخت اماد
class i installation U انبار اماد طبقه 1
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
control level U سطح کنترل اماد
control period U دوره کنترل اماد
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
main supply route U مسیر اصلی اماد
class ii installation U انبار اماد طبقه 2
main supply route U اماد راه اصلی
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
distribution area U منطقه توزیع اماد
unit train U بنه اماد یکان
base reserves U اماد مبنای ذخیره
service stock U اماد و کالاهای جنگی
balanced supply U اماد متعادل شده
Recent search history Forum search
1دریافت کردم
1time is prceious it has great
1با مدیر مدرسه حرف میزنم
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2credit score
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2من عکس شما را در بین سری عکس های انجمن که ایمیل شده بود ندیدم، عکس شما را دریافت نکردم.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com